کوه صبرم ای خدا غم مکرر دیده ام

پهلوی بشکسته و جسم بی سر دیده ام

آمده جان بر لبم

زینبم من زینبم

بین دریایی زخون غوطه ور شد نوح من

تازیانه شاهد پیکر مجروح من

آمده…..
زینبم……

ای برادر دیدنی است اشک چشم خواهرت

بین خون بوسیده ام پاره پاره حنجرت

آمده…..
زینبم….

دست بسته یا اخا رفته ام شام خراب

من کجا بازار شام من کجا بزم شراب

آمده….
زینبم….