به دیوار غربت نهادم سرم
تماشایی است ، لحظه ی آخرم
تن خسته ام آنقدر خورده سنگ
شکسته در این کوفه بال و پرم

حسین یا حسین

مرا نیزه ها بسته راه عبور
وفا از دل کوفیان گشته دور
مرا طوعه مهمان نموده ولی
تو مهمان خولی شوی در تنور

حسین یا حسین

به اشکم اگر طعنه زد دشمنم
به روی زمین گر فتاده تنم
نفسهای من شد حسین یا حسین
سر دارم و از تو دم میزنم

حسین یا حسین

اسیرم به گیسوی تو یا حسین
منم زنده از بوی تو یا حسین
چه در کوچه ها و چه بالای دار
نبینم به جز روی تو یا حسین

حسین یا حسین