بر گل فاطمه بسته شد آب
رنگ گلها شده رنگ مهتاب
ای عطش خون دل لشکر اوست
از همه تشنه تر اصغر اوست
اصغرم اصغرم لایی لایی
******
از عطش دیده ها شد شب تار
وای من طفل و این رنج بسیار
مادرش مانده در چاره ی او
نوحه خوان گشته گهواره ی او
اصغرم اصغرم لایی لایی
******
کودک است این که جنگی ندارد
هر چه پیش آید او جان سپارد
حرمله گل کجا بوسه خار
دست از آن تیر سه شعبه بردار
اصغرم اصغرم لایی لایی