ای حسن جان کجایی برادر
یوسفت را ببین گشته پرپر
بار دیگر ببین اشک و دردم
همچو غارت زده گریه کردم
آه و واویلا آه و واویلا
******
بوده یک پیرهن جوشن تو
وای من سم اسب و تن تو
بی زره بودنت درد سر شد
جسمت ای لاله پاشیده تر شد
آه و واویلا آه و واویلا
******
این مشبک تنت شد ضریحم
پا مکش بر زمین ای ذبیحم
بر تو این عید قربان مبارک
قد کشیدی عموجان مبارک
آه و واویلا آه و واویلا