در غریبی نهم سر به دیوار
گرید از حال من چوبه ی دار
کوفه پر گشته از کینه برگرد
وارث آب و آئینه برگرد
سیدی سیدی ای حسین جان
******
شد دلم همچو زلف تو بی تاب
بسته شد بر روی میهمان آب
در دل کوچه ها با دل تنگ
جای گل بر سرم میخورد سنگ
سیدی سیدی ای حسین جان
******
یاد تو شد چراغ شب من
می چکد خون دل از لب من
یاد اشک تو بر من چه سخت است
گریه ی پیش دشمن چه سخت است
سیدی سیدی ای حسین جان