یا جدا یا محمدا
هذا ” حسین بالعرا “
جدا جدا گردیده اعضای تنش
غارت شده عمامه و پیراهنش
حسین من
شکسته شد آیینه اش
قاتل به روی سینه اش
این محتضر تابی به پیکر ندارد
این تشنه لب طاقت خنجر ندارد
حسین من
انا الیه الراجعون
جان من است این غرق خون
قاتل او را این سو به آن سو کشانده
در زیر نعل تازه چیزی نمانده
حسین من