امشب مهتابم آمده
تعبیر خوابم آمده
آمده تا درد مرا دوا کند
بند اسارت را ز دستم وا کند
بابا حسین
ای خورشید نیزه نشین
نیلوفر خود را ببین
چون تو رفتی به سوی خیمه آمدند
تمام این قافله را کتک زدند
بابا حسین
ای ماه روبروی من
بگو کجاست عموی من
کجا رفته علمدار این کاروان
می ترسم از شمر و خولی و ساربان
بابا حسین
امان از این شام ویران
از شادی ی یهودیان
در کوچه ها مارا زدند کجا بودی
مثل زهرا ما را زدند کجا بودی
بابا حسین