با قلب خون با چشم تر
شهر مدینه نوحه گر
یا فاطمه کشته شده فرزند تو
دلخون بقیع از ماتم دلبند تو
واویلتا……
از خانه ی شعله ورش
شد تازه داغ مادرش
بار دگر مدینه و آتش و دود
فرزند ابراهیم و کینه ی نمرود
واویلتا……
میبرد با حال جانکاه
قاتل او را در قتلگاه
پا برهنه در کوچه این سو به آن سو
شرمی نکردند از موی سپید او
واویلتا
.