در بین خاک و خون بشنو فریادم
عمو بیا که از نفس افتادم
در زیر خنجر دارم این سخن
ان تنکرونی فانا بن الحسن
شربت “احلی من عسل” چشیدم
در زیر دست و پا من قد کشیدم
صحرا خون گرید بر پیکر من
ان تنکرونی فانا بن الحسن
دست و پا میزنم با کام عطشان
همچون بابا تنم شد تیر باران
لرزه فکندم برجان دشمن
ان تنکرونی فانا بن الحسن
با عرض سلام و خدا قوت چرا صوت سبکها رو نمیذارید؟