کهف امان یا حسن
ورد زبان یا حسن
شاه کریمان جهان یا حسن
حسن تو از داور است
نور تو از کوثر است
زائر لبهای تو پیغمبر است
بسم رب الحسن قسم به روی حسن
دست خالی نرفت کسی ز کوی حسن
جان فدای توایم
ما گدای توایم
ای حسن جانم حسن جانم حسن جان
اگر چه در خون نشست
پشت عدو را شکست
خون حسن در رگ عبداله است
نور دل مجتبی
دست ز پیکر جدا
ریخته خونش روی خون خدا
کودکی را ببین روبروی لشکری
این شجاعت بود ارثیه ی حیدری
کربلا سینه زن
بر یتیم حسن
ای حسن جانم حسن جانم حسن