ای شکسته دل ، ای خیبر شکن

بشکن بغضت را ، گریه کن بر من

یا ابا الحسن……

شفا گرفته ، دیگر این بیمار

ای پرستارم ، خدا نگهدار

یا اباالحسن…….

بابایم من را ، سوی خود خوانده

از عمر زهرا ، چیزی نمانده
……….
قسم به اشکم ، ای چشم خونبار

دیگر مکن یاد ، از در و دیوار
……….
تا نبینی چون ، لاله گردیدم

در خانه از تو ، رخ می پوشیدم
……….
گریه کن بهر ، طفل بی مادر

گریه ها کن بر ، تشنه ی بی سر