حضرت علی اصغر علیه السلام
من از نگاهت شرمنده هستم
آتش گرفتی بر روی دستم
چون ساقه ی گل بوده گلویت
تا تو شکستی من هم شکستم
چون لاله شدی پرپر
خندیدی دم آخر
ای وای از دل بابا
ای ای از دل مادر
لا لایی علی اصغر
تیر سه شعبه شد چاره ی تو
بوسیده حلق صد پاره ی تو
شد دست بابا تابوت جسمت
شد خاک قبرت گهواره ی تو
ای وای از غم ایام
لالایی گل ناکام
می ریزم به رویت خاک
لالایی بخواب آرام
لا لایی علی اصغر