خیمه ها شده پر از صدای عطش
داره میسوزه از دست شعله های عطش
ذره ذره شد آب پاره ی جگرم
از عطش می میره کودک صغیر حرم
لایی لایی علی لایی لایی علی
لایی لایی علی جان علی اصغر من
لب کوچک تو شده باغ عطش
شعله ور تن تو از شرار داغ عطش
تیر حرمله در جستجویت علی
بوسه ها بزنم بر لب و گلویت علی
لایی لایی علی…..