حضرت عباس علیه السلام
در جمع تشنگان غوغا بپا شده
بابا رسیده و قدش دو تا شده
بابا رسیده و دستش روی کمر
گویا که میدهد از ماتمی خبر
ای عموجان ای عموجان ای عموجان یا ابالفضل
پاشیده شد چرا دیگر سپاه ما
بابا بگو کجاست پشت و پناه ما
نزدیک خیمه شد از چه عدوی ما
ترسیده کودکی پس کو عموی ما
ای عمو جان…….
خواب و خیال ما دیگر عزا شده
صحبت ز غارت در خیمه ها شده
بابا از این غمی که پشت تو شکست
دیگر گمان کنم وقت اسیری است
ای عمو جان…….