به نام نامی که او
داده به ما آبرو
نام رقیه نبرم بی وضو
شافع فردای ماست
زاده ی خیر النساست
پنجه ی او پنجه ی مشکل گشاست
یا رقیه بود ذکر لب عالمین
نام این دختر است کلید باب الحسین
روز و شب یاد او
یا رقیه بگو
یا رقیه رقیه رقیه
ببین که هر صبح و شام
به عزت و احترام
ملائکه کنند بر او سلام
گرچه خرابه نشین
شد آن مه نازنین
بوسه زند به خاکش عرش برین
نوه ی حیدر است و از علی یادگار
ناله ی او بود چو ضربه ی ذوالفقار
ناله شمشیر اوست
گریه تکبیر اوست
یا رقیه رقیه رقیه