خوش آمدی خرابه شد گلشن
بابا دیگر سفر مرو بی من
ای بهتر از جانم
بنشین به دامانم
دوباره کن شانه
موی پریشانم بابا حسین جانم

ای سر امشب کنار من سر کن
رویم ببین و یاد مادر کن
سیه شد اقبالم
شد دیدنی حالم
سربسته میگویم
شکسته شد بالم بابا حسین جانم

با گریه ام خرابه می گرید
بر زخمم تازیانه می گرید
از آبله گویم
یا چشم کم سویم
گواه دردم شد
کبودی رویم بابا حسین جانم