ای خدا شد خزان گلشن من
آمده وقت جان دادن من
بر غریبی ی من خون بگرید
جای زنجیر روی تن من

آه شب غم سر آمد
آه اجل از در آمد
آه بوی مادر آمد

یا سید الساجدین

قد گردون ز داغم خمیده
فلک از غم گریبان دریده
دیده ام نوح و دریایی از خون
دیده ام یوسفی سر بریده

آه لاله هایم چیدند
آه غربتم را دیدند
آه به غمم خندیدند

یا سید الساجدین